زمان تقریبی مطالعه: 18 دقیقه
 

نماز در سیره نبوی





بی تردید جایگاه نماز در میان عبادات جایگاهی ویژه و خاص است؛ آن گونه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در احادیث و روایات خود، از آن با عنوان " نور چشم خود" یاد کرده‌اند.
[۲] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۲۸.
[۳] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک، ج۲، ص۱۶۰.
ایشان خیر دنیا و آخرت را، در نماز دانسته و آن را معیار و شاخص شناخت کافر از مؤمن و اخلاص پیشه از منافق بیان کردند، فرمودند: «نماز، ستون دین و پناهگاه تن و زینت اسلام و مناجات دو دوست و مایه بر آمدن نیاز، و بازگشت توبه کار و یاد مرگ و برکت در مال و گشایش روزی و نور چهره است.»


۱ - اهمیت نماز



پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر نماز اول وقت سفارش و تاکید بسیار داشت و آن را "رضوان خداوند" بر می‌شمردند.
[۶] شیخ بهایی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح، ص۱۸۱.
[۷] دار قطنی، علی بن عمرو، سنن، ج۱، ص۲۵۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷.
ایشان برتری نماز اول وقت نسبت به نماز آخر وقت را هم چون برتری آخرت بر دنیا برشمردند.

۲ - نقش نماز در سیره پیامبر



پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نه تنها در بیان بلکه در سیره خود نیز توجه و التفات ویژه‌ای نسبت به امر نماز از خود نشان می‌دادند. در توصیف این علاقه و التفات، روایات بسیاری وارد شده که همه آن‌ها حاکی از شدت علاقه و اشتیاق زاید الوصف رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نسبت به امر نماز دارد. آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خود در این‌باره به یار دیرین و وفادار خویش ابوذر غفاری چنین می‌فرمودند: «خداوند متعال، روشنی چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همان گونه که خوراک را برای گرسنه و آب را برای تشنه گوارا ساخته است همانا گرسنه با خوردن غذا سیر می‌شود، و تشنه با نوشیدن آب سیراب می‌گردد، ولی من از خواندن نماز سیر نمی‌شوم.»
[۱۱] ابن ورام، ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۲، ص۵۴.
علاقمندی‌شان به نماز به گونه‌ای بود که با اشتیاق تمام چشم به راه داخل شدن وقت می‌شد و [چون وقت نماز می‌رسید] به مؤذنش می‌فرمود: «ای بلال [با اذان گفتن] راحتمان کن.» هر گاه چیزی او را اندوهگین می‌ساخت با روزه گرفتن و نماز خواندن بر دفع آن یاری می‌جست.
[۱۴] ابن ورام، ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۱، ص۳۰۳.
و هر گاه به مصیبتی دچار می‌شد بر می‌خاست، وضو می‌گرفت و دو رکعت نماز می‌خواند و چنین دعا می‌کرد: «اللهم قد فعلت ما امرتنا، فانجز لنا ما وعدتنا؛ خدایا، من آن چه را به ما دستور داده بودی انجام دادم، پس آن چه را به ما وعده داده‌ای محقق فرما». روایت شده که هر گاه خانواده‌اش به چیزی نیازمند می‌شدند به ایشان می‌فرمود: «به پا خیزید و نماز اقامه کنید می‌فرمود: پروردگارم به من امر کرده که: و خانواده خود را به نماز، فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. از تو روزی نمی‌خواهیم (بلکه) ما خود به تو روزی می‌دهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست.»
[۱۸] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۴، ص۳۱۳.
-

۲.۱ - نماز در سفر


پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حتی در سفرهایش نیز از اقامه نماز مستحبی غافل نبود نقل شده ایشان از منزلی به منزل دیگر کوچ نمی‌کرد، جز آنکه در آن منزل دو رکعت نماز می‌گزارد و می‌فرمود: «می‌خواهم این مکان برایم به نماز خواندن گواهی دهد.»

علی (علیه‌السّلام) می‌فرمود: « روز بدر (شب روز بدر) همه ما خوابیده بودیم، مگر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که زیر درختی نماز می‌خواند و تا صبح گریه می‌کرد.»
[۲۶] ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۶، ص۳۳.
از حضرت خدیجه (علیه‌السّلام) نیز روایت شده است که می‌گفت: «رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگامی که وارد خانه می‌شد، ظرفی آب طلب می‌کرد، پس وضو می‌گرفت، آن گاه بر می‌خاست و دو رکعت نماز کوتاه می‌گزارد، سپس به بستر خواب می‌رفت.»

۲.۲ - اقامه نمازهای مستحبی


رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در طول شبانه روز دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی می‌خواند و چون ماه مبارک رمضان می‌رسید، بر نماز خواندنش افزوده می‌شد.
[۳۵] سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۲۳.
حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تا زمان وفاتشان بسیار نماز می‌گزارد و در طول ایام بیماری که منجر به وفات ایشان گردید نشسته نماز می‌خواند.

۲.۳ - نماز اول وقت


بر نماز اول وقتش به شدت مراقبت داشت تا آن حد که از عایشه - همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) - نقل شده که می‌گفت: «هیچ گاه ندیدم که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ، نماز را به وقت دیگری اندازد، تا این که خداوند، قبض روحش کرد.»
[۳۹] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک، ج۱، ص۱۹۰.
[۴۰] دار قطنی، علی بن عمرو، سنن الدار قطنی، ج۱، ص۲۵۸.
[۴۱] بیهقی، ابوبکر، معرفة السنن و الآثار، ج۱، ص۴۵۶، تحقیق سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه.
خوراک یا چیز دیگری باعث تاخیر در نماز اول وقت او نمی‌شد هنگامی که وقت نماز فرا می‌رسید، [از شدت اشتیاق به آن، به گونه‌ای رفتار می‌کرد که] گویا خانواده و دوست را نمی‌شناسد.
[۴۲] بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۳، ص۷۴.
[۴۳] صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۸، ص۷۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴.
عایشه -همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) - می‌گوید: «رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با ما سخن می‌گفت و ما با او سخن می‌گفتیم، همین که وقت نماز می‌رسید او را حالتی دست می‌داد که گویی نه او ما را می‌شناسد و نه ما او را می‌شناسیم.»

۲.۴ - حالت نماز پیامبر


زمانی که به نماز می‌ایستاد، از ترس خدا رنگ از رخسارش می‌پرید و [از شدت خاکساری] گویا جامه‌ای به کنار افکنده بود. چون به نماز می‌ایستاد صدایی سوزناک مانند صدای جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش می‌رسید. با آن که گناهی نداشت؛ اما از ترس خدا چندان می‌گریست که جای نمازش تر می‌شد؛ از وقتی آیه"‌ای جامه به خویشتن فرو پیچیده! به پا خیز شب را مگر اندکی" بر پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد، ایشان تمام شب را به عبادت می‌پرداخت، تا جایی که پاهایش ورم کرد، به طوری که [موقع نماز خواندن] یک پایش را بلند می‌کرد و یکی را روی زمین می‌گذاشت. پس جبرئیل بر آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد و فرمود: " طه"؛ [هر دو پایت را بر زمین بگذار] ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی".
[۵۸] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۲۵۵.
[۵۹] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۲، ص۴۴.
- و در نقلی دیگر آمده پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چون به نماز می‌ایستاد بر سر انگشتان پایش می‌ایستاد تا این که خداوند سبحان آیه فرو فرستاد که: " طه. ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت گیری".

۲.۵ - وصف نمازهای پیامبر


عایشه -همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) - در وصف عبادت‌ها و نمازهای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌گفت: «پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شبها قیام می‌کرد (به عبادت بر می‌خاست) تا این که پاهایش ترک برداشت (ورم کرد) پس گفتم چرا چنین می‌کنی (خود را به سختی می‌افکنی) یا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده تو را آمرزید فرمود: آیا نمی‌پسندی و دوست نداری که عبد شاکر خداوند باشم.»
[۶۴] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص۱۱۵.
[۶۵] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۴۴.
[۶۶] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۸، ص۱۴۲.


از امام باقر (علیه‌السّلام) درباره نماز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و چند و چون آن پرسیده شد، ایشان فرمودند: «پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ، از آغاز روز تا زوال خورشید، هیچ نماز نمی‌خواند و هنگام زوال، هشت رکعت نماز می‌خواند که همان نماز توبه کنندگان است. در این ساعت، درهای آسمان، گشوده می‌شود و دعا پذیرفته می‌شود، نسیم‌ها [ی رحمت] می‌وزد و خداوند به آفریده هایش می‌نگرد. پس هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع باز می‌گشت، چهار رکعت نماز ظهر می‌گزارد و بعد از ظهر، دو رکعت نماز و سپس دو رکعت دیگر می‌خواند، و هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع، باز می‌گشت، چهار رکعت نماز عصر می‌گزارد و بعد از مغرب، چهار رکعت نماز می‌خواند و سپس نمازی نمی‌خواند تا شفق فرو رود و هنگامی که فرو می‌رفت، نماز عشا را می‌گزارد. سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به بسترش می‌رفت و نماز نمی‌خواند تا نیمی از شب، سپری شود. هنگامی که شب از نیمه می‌گذشت، هشت رکعت نماز می‌گزارد و در پاره چهارم شب، سه رکعت نماز وتر می‌گزارد و در آن‌ها "فاتحة الکتاب" و" قل هو الله احد" می‌خواند و سه رکعت را با یک سلام دادن، از هم جدا می‌کرد و سخن می‌گفت و نیازهایش را می‌طلبید، و از نمازگاهش بیرون نمی‌آمد، تا این که رکعت سوم نماز وتر را بخواند و در آن پیش از رکوع، قنوت می‌خواند. سپس سلام می‌داد و دو رکعت نماز [نافله] فجر را هنگام دمیدن سپیده یا اندکی پس و پیش، می‌گزارد. سپس دو رکعت نماز صبح (یعنی سپیده دمان) را هنگامی می‌خواند که سپیده گسترش می‌یافت و به خوبی روشن می‌شد. این [شیوه] نماز [گزاردن] پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تا هنگام قبض روحش بود.»

۲.۶ - نمازهای فرادا و جماعت


نمازهایی که حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به تنهایی اقامه می‌کرد طولانی‌ترین نماز در بین مردم بود اما نمازهایی که با مردم اقامه می‌کرد،
[۶۹] صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۸، ص۱۵۸، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴.
[۷۰] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۲۱۸.
[۷۱] بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۳، ص۱۱۸.
در عین تمامیت از نماز همه مردم سبک‌تر بود. (در این باره روایت مشابهی نیز از جابر بن سمره روایت شده است که گفت: «با پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز می‌گزاردم، هم نمازهایش میانه بود و هم سخنرانی‌اش»)
[۷۴] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۱، ص۱۵۱.
[۷۵] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۴۴.
[۷۶] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۱.
[۷۷] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۲، ص۹.
[۷۸] بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۳، ص۲۰۷.
[۷۹] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۹۳.
به یاران خود نیز توصیه می‌فرمود که: «هر گاه یکی از شما با مردم به جماعت نماز گزارد، باید [نماز را] کوتاه بخواند، چرا که در میان نمازگزاران ناتوان و بیمار و کهنسال [نیز] هست؛ هر گاه کسی از شما به تنهایی نماز می‌خواند، می‌تواند هر چه می‌خواهد، نماز را طولانی بگزارد».
[۸۰] شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۱، ص۱۸۷، دار الفکر، چاپ سوم، ۱۹۸۳.
[۸۱] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۲۷۱.
[۸۲] صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ص۳۶۲.
[۸۳] ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۵، ص۵۷.


۲.۷ - مثل نماز


می‌فرمود: «مثل نمازهای پنجگانه مثل نهر گوارایی است که جلو منزلتان جاری است، هر روز پنج بار در آن نهر شستشو می‌کنید، پس چگونه باز آلوده است.»
[۸۶] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۳، ص۳۵۴ - ۳۵۵.
از سلمان روایت شده که می‌گفت: «روزی با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در زیر درختی نشسته بودیم آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شاخه‌ای را که برگ هایش خشکیده بود، تکان داد و همه برگ‌ها بر زمین ریخت سپس به من فرمود: ‌ای سلمان! از من نمی‌پرسی که چرا چنین کردم؟ عرض کردم: یا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سبب چه بود؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: مؤمن چون بر آن وجهی که دستور رسیده، وضو بگیرد و پس از آن نمازهای پنج گانه را به جا آورد گناهان او می‌ریزد هم چون برگ‌های این شاخه. آن گاه حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این آیه را تلاوت فرمودند: در دو طرف روز و اوایل شب نماز بپا دار چرا که حسنات سیئات و آثار آن را از بین می‌برد.» -
[۸۹] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۴۳۷.


۳ - عناوین مرتبط



آداب نماز؛ اجزای نماز (قرآن)؛ اخلاص در نماز (قرآن)؛ سیره پیامبر در قرآن؛ سیره نبوی.

۴ - پانویس


 
۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۱.    
۲. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۲۸.
۳. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک، ج۲، ص۱۶۰.
۴. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۷۲ - ۷۳.    
۵. احسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللالی، ج۱، ص۱۹۵.    
۶. شیخ بهایی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح، ص۱۸۱.
۷. دار قطنی، علی بن عمرو، سنن، ج۱، ص۲۵۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷.
۸. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۳۶۰.    
۹. دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین، ص۱۹۱.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، امالی طوسی، ص۵۲۸.    
۱۱. ابن ورام، ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۲، ص۵۴.
۱۲. دار قطنی، علی بن عمرو، علل، ج۴، ص۱۲۲، تحقیق محفوظ عبدالرحمن زین الله السلفی، ریاض، دار طیبه، چاپ اول، ۱۴۰۵.    
۱۳. بغدادی، خطیب، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۴۲.    
۱۴. ابن ورام، ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۱، ص۳۰۳.
۱۵. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۶، ص۳۹۵.    
۱۶. شهید ثانی، زین الدین بن نورالدین، مسکن الفؤاد، ص۵۶.    
۱۷. صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۳، ص۴۹.    
۱۸. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۴، ص۳۱۳.
۱۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۲.    
۲۰. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۳۰۰.    
۲۱. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۱۰۰.    
۲۲. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج۲، ص۲۸۳.    
۲۳. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۴۵.    
۲۴. مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۲، ص۳۱۸، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰.    
۲۵. ابویعلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی، ج۱، ص۲۴۲.    
۲۶. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۶، ص۳۳.
۲۷. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱.    
۲۸. حلی، رضی الدین، العدد القویه، ص۲۲۲، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸.    
۲۹. عاملی، ابن حاتم، الدر النظیم، ص۴۵۳، قم، جامعه مدرسین، بی تا.    
۳۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۴۴۳.    
۳۱. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۳۲. شیخ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۲۱۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.    
۳۳. احسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللالی، ج۳، ص۶۵.    
۳۴. سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۲۰.    
۳۵. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۲۳.
۳۶. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۸۲.    
۳۷. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۹۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.    
۳۸. ترمذی، محمد بن عیسی، الشمائل المحمدیه، ص۱۶۷، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا.    
۳۹. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک، ج۱، ص۱۹۰.
۴۰. دار قطنی، علی بن عمرو، سنن الدار قطنی، ج۱، ص۲۵۸.
۴۱. بیهقی، ابوبکر، معرفة السنن و الآثار، ج۱، ص۴۵۶، تحقیق سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۴۲. بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۳، ص۷۴.
۴۳. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۸، ص۷۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴.
۴۴. حلی، ابن فهد، عدة الداعی، ص۱۵۲.    
۴۵. احسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللالی، ج۱، ص۳۲۴.    
۴۶. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۱۰۰.    
۴۷. سید بن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ص۱۶۲، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۴۸. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۳.    
۴۹. سید بن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ص۱۶۲، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۵۰. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۳.    
۵۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۲۸۲.    
۵۲. سید بن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ص۱۶۲، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۵۳. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۳.    
۵۴. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۴۰.    
۵۵. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۹۳.    
۵۶. مدثر/سوره۷۴، آیه۱ - ۲.    
۵۷. سید بن طاووس، علی بن موسی، فتح الابواب، ص۱۷۰، قم، آل البیت، ۱۴۰۹.    
۵۸. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۲۵۵.
۵۹. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۲، ص۴۴.
۶۰. طه/سوره۲۰، آیه۱ - ۲.    
۶۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۹۵.    
۶۲. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۹۰.    
۶۳. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۵۴.    
۶۴. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص۱۱۵.
۶۵. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۴۴.
۶۶. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۸، ص۱۴۲.
۶۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۲۷ - ۲۲۸.    
۶۸. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص۶۱.    
۶۹. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۸، ص۱۵۸، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴.
۷۰. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۲۱۸.
۷۱. بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۳، ص۱۱۸.
۷۲. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۵۰.    
۷۳. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۳.    
۷۴. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۱، ص۱۵۱.
۷۵. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۴۴.
۷۶. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۱.
۷۷. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۲، ص۹.
۷۸. بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۳، ص۲۰۷.
۷۹. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۹۳.
۸۰. شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۱، ص۱۸۷، دار الفکر، چاپ سوم، ۱۹۸۳.
۸۱. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۲۷۱.
۸۲. صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ص۳۶۲.
۸۳. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۵، ص۵۷.
۸۴. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج۱، ص۳۰۰.    
۸۵. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۸، ص۱۶۴.    
۸۶. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۳، ص۳۵۴ - ۳۵۵.
۸۷. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.    
۸۸. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۵۷.    
۸۹. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۴۳۷.
۹۰. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج۱، ص۲۹۷ - ۲۹۸.    


۵ - منبع


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبادات در سیره و قول نبوی(ص)» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۲/۰۶.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.